آسمان گریه کن که تو هم تنهایی..

اینجا فقط بارانی است ... پس هر چه دوست دارید زیر باران بمانید .

آسمان گریه کن که تو هم تنهایی..

اینجا فقط بارانی است ... پس هر چه دوست دارید زیر باران بمانید .

هنوزم ...

انگار بازم آسمان دلش گرفته است ...


آیا آسمان هم می داند ما تنها در زندگی تکراری و پررنج  زندگی می کنیم که اینچنین برایمام گریه می کند ؟


یا برای اینکه تنها ست در بین ما انسانها که دلش گرفته و گریه می کند؟



ببار که فصل خزان است

آغوش گرم چه کسی دردت را ساکت می کند ؟

ببار که باریدنت مرهمی شود بر دل ضجر کشیده ات
که اگر از چشمانت خون جاری شد شک نمی کنم که توهم داغداری !